شیر صحرا لقب کدام فرمانده بود؟
تاریخ انتشار: ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۵۳۰۰۷
یک کاربر فضای مجازی از فرمانده شهیدی نام برد که لقبش شیر صحرا بود.
به گزارش خبرنگار ایمنا، یک کاربر فضای مجازی با انتشار عکسی از سرلشکر شهید حسن آبشناسان در کنار شهید علی صیادشیرازی در صفحه شخصی خود در توئیتر نوشت: «این بلوز سبز با این گنگ بالا لقبش شیر صحرا بود. همسرش میگه یک سال قبل از شهادت تو خواب میبینه بین زمین و آسمان در حال پروازه که یهو مانعی سر راهش قرار میگیره.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این مانعها رو با ذکر یا علی پشت سر میزاره و با سرعتی بیشتر از پیش تو اوج پرواز میکنه. یک سال بعد این خواب شهید شد.»
به گزارش ایمنا، سرلشکر شهید حسن آبشناسان، فرماندهای بود که صدام شخصاً برای سرش جایزه تعیین کرد. وی فقط با هشت نفر کلاه سبز در دشت عباس کاری کرد که رادیو عراق اعلام کرد که یک لشکر از نیروهای ایرانی در دشت عباس مستقر شده است. شهید آبشناسان در سال ۱۳۳۵ وارد ارتش شد و سریعاً به نیروهای ویژه پیوست. او جزو فارغالتحصیلان نخستین دوره رنجری در ایران بود.»
کد خبر 661330منبع: ایمنا
کلیدواژه: سرلشکر شهید حسن آبشناسان شير صحرا ارتش جمهوری اسلامی ایران شهید علی صیاد شیرازی دفاع مقدس جنگ تحمیلی صدام دشت عباس شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۵۳۰۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ببینید | همه حسرت زندگی مرا می خورند اما نمی دانند من و خانواده ام چقدر سخت تلاش می کنیم
چند سال قبل، در یک شب بارانی دو آلمانی که راه شان را گم کرده بودند، اتفاقی در خانه ی عباس را می زنند و از آن به بعد ، سرنوشت عباس تغییر می کند و خانه اش به ششمین جاذبه ی گردشگری ایران برای توریست های خارجی تبدیل می شود.
در چهارمین قسمت از زندگی عباس می بینید عباس چطور جوایز میلیون دلاری غذای ارگانیک، کیفیت، عشایر و مهمان پذیری جهان را برده است و دیدگاه دخترش که از کودکی لیدر خانه اش بوده، نسبت به این کار چطور است.
کاری از مریم نوابی نژاد
برای مشاهده این قسمت در صفحه یوتیوب کلیک کنید .